- ۰ نظر
- ۳۰ آبان ۹۸ ، ۱۷:۵۶
نگاه کن مرا-
که بی حضور تو ،ذره ذره آب می شوم.
چنانِ سایه ای هستم،
که اسیر دست آفتاب می شوم!
نگاه کن مرا- گر چه قطره هستم
ولی به وسعت دریایم!
فراموشم مکن ای گل
که روزی این دلم آشیانه ات بود
دو دستم آبشارِ گیسوانِ چون شبت را شانه ای بود
تو در من بودی و عطر نفسهایت خزانم را بهار بود